• 1403/08/13 - 11:44
  • -تعداد بازدید: 3
  • - تعداد بازدیدکننده: 3
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

از غرب شناسی شرقیان تا شرق شناسی غربیان

حجت الاسلام فلاح رفیع رییس مرکز مطالعات فرهنگ و اندیشه دینی به بهانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا یادداشتی با عنوان «از غرب شناسی شرقیان تا شرق شناسی غربیان» منتشر کرد.

حجت الاسلام فلاح رفیع در این یادداشت‌ آورده است:

از بین دو نامزد ریاست جمهوری امریکا کدامیک ترجیح دارد؟ کسی که دست کم قدری روراست‌تر و بی‌پرده‌تر از باطن نگرش غالب غربیان، بخصوص سیاستمداران غرب، نسبت به مشرق زمینیان، سخن به زبان آورد.
از بین کسانی که این سال‌ها در غرب به قدرت رسیده اند، رونالد ترامپ تا اندازه ای، خواسته و ناخواسته، اینگونه بوده است؛ یعنی بی‌پرده و نقاب از چهره کنار زده وارد میدان شده است و نوع نگاه انسان غربی را به انسان شرقی آشکارا بیان می‌کند.
از این منظر وی بر دیگران ترجیح دارد.
برای روش‌تر شدن این پاسخ، توجه به نکات زیر لازم است.
اجمالا اینکه:
۱-شرق شناسی نوع غربیان مثل غرب شناسی ما شرقیان نیست؛ زیرا ما غرب را می‌شناسیم تا از آنها بیاموزیم و احیانا نقد کنیم و بعد تعامل کنیم و گفت و گوی فلسفی و علمی و سیاسی و فرهنگی و غیره داشته باشیم. چون معتقدیم آنها هم مثل ما انسانند، منتهی قدری پیشرفته‌تر در بعضی جنبه ها، از جمله علم روز و تکنولوژی و البته قدری عقب مانده‌تر در بعضی زمینه‌های دیگر.
البته بگذریم که بعضی معتقدند آنها از ما بهترانند، که بماند! …
اما اگر غرب، شرق شناسی می‌کند اساسا نه برای این است که ما را بشناسد تا تعامل کند و با ما گفت و گوی علمی فلسفی فرهنگی و غیره داشته باشد، بلکه او می‌خواهد ما را بشناسد تا هر چه بیشتر به نفع خود بهره ببرد. او شرق را می‌شناسد تا بر گُرده شرق سوار شود و…
۲-چرا شرق شناسی غربیان اینگونه است؟!
زیرا در فکر و فرهنگ نوع غربیانِ چند قرن اخیر این باور رسوب کرده است که شرقیان انسان درجه دوم‌اندو ما غربیانیم که انسان درجه اولیم.
البته بگذریم از بعضی غربیان که از این بدتر نسبت به شرق و شرقیان فکر می‌کنند!
۳- واضح است که روی سخن ما با همه غربیان نیست. ما کسانی از محققان و عالمان و فیلسوفان غربی را می‌شناسیم که این تفکر را ندارند و بلکه چنین باوری را برنمی تابند.
روی سخن ما با فرهنگ غالب در غرب است و اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران غربی؛ اعم از آمریکا و اروپا.
۴-ممکن است کسانی سالها در غرب زیست فیزیکی کرده، ولی باطن تفکر غرب را درست در نیافته باشند.
وقتی به این دسته گفته می‌شود:
هنگامی که ما با سیاستمداران غربی دور یک میز می‌نشینیم، گمان نکنیم که آنها مثل ما فکر می‌کنند؛ که ما اینور میز و آنها اونور میز، ما کسانی برای خودمان و آنها نیز کسانی برای خودشان.
نه اصلا چنین نیست! آنها اساسا اینور میز، که ما شرقیان باشیم را در سطح خود نمی‌ببیند که اینگونه بیاندیشند.
آنها فقط آن طرفی از میز را انسان، و دست کم انسان درجه یک، می‌بینند که خود هستند، و در باره طرف دیگر که ما باشیم اساسا ارزش انسانی، و یا با قدری مسامحه، ارزش انسان درجه یکی قائل نیستند.
این واقعیّتی است که آشکارا تاریخِ تعامل غرب با شرق در این دو قرن اخیر ثابت کرده است، و ما در همین سال‌ های اخیر نیز فراوان و واضح آن را دیده و شنیده ایم.
۵- اگر امروز بعد از یک سال و اندی نسل کشی در غزه،
همین غربیان نقاب نفاق در چهره کشیده و بخصوص آمریکا با کمال وقاحت از اسرائیل حمایت می‌کند.
اگر امروز دنیا شاهد بزرگ‌ترین جنایت تاریخی است.
اگر امروز کشتار کودکان و زنان و سالمندانان بی‌دفاع عزه و جنوب لبنان باعث شرمندگی انسان قرن بیست و یکم شده است و صدایی از سازمان‌های به ظاهر مدافع حقوق بشر بر نمی‌آید و بلکه سازمان‌های این چنینی متأسفانه در چشم جهانیان از حیّز انتفاع ساقط شده‌اندو آبروی برای آنها نمانده است.
همه اینها پیامد باور رسوب کرده در فکر و فرهنگ غربی است، که غرب و شرق؛ یعنی من و غیره من؛ غیری که نه چون من انسان است، بلکه غیری که انسان درجه دوم و بلکه سومی است که باید برای من باشد و اگر قرار است برای من نباشد، بهتر آن است که اصلا نباشد!
۶- و اینگونه است که غرب امریکایی و انگلیسی، اسرائیل را در خاورمیانه چون پادگانی برای خود می‌سازد که با نیابت از او در این منطقه بخش مهمی از  جهان شرق را کنترل کند و روز به روز نیز در اندیشه گسترش این پادگان باشد.
در این باب سخن بسیار است، اما خلاصه اینکه:
از بین دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری امریکا، ترامپ ترجیح دارد؛ زیرا وی، به هر دلیل، دانسته و نادانسته، اندکی نقاب نفاق را کنار زده و بی‌پرده وارد میدان شده است و دست کم گاه گاهی باطن تفکر و نگرش غرب به شرق را آشکار می‌کند.
موارد فراوانی برای صدق این ادعا وجود دارد که بارزترین آنها عبارتند از:
-پاره کردن تعهد برجام توسط وی، گاو شیرده خواندن عربستانو اخیرا نیز سخن او در باره مهاجرین به امریکا که آنها را با کمال بی‌شرمی و گستاخی، زباله‌هاییخواند که امریکا را به زباله دان تبدیل کرده اند؛ چیزی که انسان از نقل آن نیز احساس شرم می‌کند.
همه اینها نیست، مگر به زبان آوردن بی‌پرده اندکی از واقعیّت نگرش فرهنگی غرب و بویژه سیاستمداران آن، نسبت به انسان شرقی.

  • گروه خبری : مراسم و نشست,مرکز مطالعات فرهنگ و اندیشه دینی
  • news code : 1559
کلمات کلیدی