• 1404/04/04 - 07:57
  • -تعداد بازدید: 2
  • - تعداد بازدیدکننده: 2
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

زمانی برای بازاندیشی در بنیان‌های نظری علوم انسانی و هنر با محوریت فرهنگ ملی

دکتر ابراهیم خدایار عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی بر لزوم بازاندیشی در بنیان‌های نظری علوم انسانی و هنر با محوریت فرهنگ ملی برای نوشتن تاریخ جدید خاورمیانه به محوریت ایران، تأکید کرد.

گام نخست جنگ تحمیلی ۱۲ روزه‌ی اسرائیل و آمریکا علیه ایران به پایان رسید.‌ باید هوشیار بود و با چشمان باز، با پشت سر گذاشتن درست گام‌های بعدی، برای نوشتن تاریخ جدید خاورمیانه به محوریت ایران، تمام ابعاد حکمرانی مستقر را با حفظ ساختارهای کنونی جهت تحقق آرمان‌های مندرج در سه شعار اصلی بنای اندیشگی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بازاندیشی کرد. اینک زمان بازاندیشی روش‌های تحقق این آرمان‌ ملی است که ملت رشید ایران و بنیان‌گذار آن، امام خمینی (ره)، در آغازین روزهای انقلاب سامان دادند و رهبر معظم انقلاب، آن را در این دهه‌های اخیر استمرار بخشیده‌اند.  
می‌اندیشم اگر علوم انسانی و هنر در این بازاندیشی سربلند از آزمون بیرون بیایند،  تکلیف دانش‌های تجربی در تحقق آرمان‌های سه‌گانه کاملاً روشن خواهد شد. هیچ اندیشه، روش و برنامه‌ای نباید بدون روشن کردن نسبت خود با سه‌گانه‌ی یادشده، گامی به پیش بردارد. 
محصول دانشگاه‌های ما در این بازاندیشی وظیفه دارد بدون سرِ سوزنی انحراف، به‌گونه‌ای حرکت کند که در خدمت تربیت «اخلاق سروری» انسان ایرانی و طرد «اخلاق بردگی» و «مقلد انسان غربی» باشد. آنگاه خواهید دید که جویبارها به دریا خواهند رسید و مکرمت‌های اخلاقی در تراز جهان و در امتداد ماموریت انبیای الاهی، که همانا تکامل بخشیدن به مکرمت‌های اخلاقی انسان به‌ماهو انسان است، شکل خواهد گرفت. 
شناخت ما از غرب در این بزنگاه تاریخی تکامل یافت و به بلوغ رسید. ما باید ضمن دادوستد انتقادی با غرب و شرق، بر بنیان «مسائل ملی» حرکت کنیم. بدیهی است شاخص‌های ما در این بازاندیشی همان سه‌گانه‌ی آرمانی ما در آغاز انقلاب است که روح خود را در قانون اساسی ما ساری و جاری کرده است.
ملی‌ترین سرمایه‌‌ی هزاران‌ساله‌ی ما «زبان و ادبیات فارسی» به همراه تاریخ ماست. فلسفه‌ی ما هم درست است که ریشه‌ی یونانی دارد، طی هزار سال اخیر در پیوند با اسلام رنگ‌وبوی بومی گرفته است. فلسفه‌ی اسلامی در کنار عرفان اسلامی یکی از وجوه معرفتی و هویتی اندیشه‌ی ایرانی است، چنانکه ابن‌سینا، فارابی، سهروردی و ملاصدرا درخت اندیشه و میراث تمدنی ما را بارور کرده‌اند.
این دارایی در کنار قرآن و حدیث و معارف وابسته به آن، بیشترین نقش را در بازاندیشی خواهند داشت. بقیه‌ی رشته‌های علوم انسانی برآمده از جهان اندیشه‌ی غرب باید در تعاملی کاملاً انتقادی با مادروطن خود، در خدمت سرمایه‌های ملی اندیشگی ما قرار گیرند. هنر و دیگر رشته‌های علوم انسانی نیز چنین سرنوشتی خواهند داشت. 
ممکن است پرسیده شود هر اندیشه‌ای که مسئله‌ی ملی را حل نکند، در این بازاندیشی چه جایگاهی دارد؟ بهتر است پرسش را این‌گونه طرح کنیم: اندیشه‌های جهانی که وابسته به مسائل عموم‌بشری بوده، به زیست‌بوم خاصی وابسته نیستند، چه جایگاهی در این بازاندیشی خواهند داشت؟ پاسخ روشن است: پنجره‌ی اندیشه‌ی ما به روی جهان باز است. فقط باید به‌گونه‌ای عمل کرد که دوباره در به همان پاشنه‌ی سابق نچرخد.‌ گویا جهان کمتر می‌تواند به داد ما برسد، چرا ما به کار خود نپردازیم! 
پیداست که بسیاری از مسائل جوامع انسانی در زیست‌بوم خاصی نمی‌مانند. در این گونه موارد، مسائل مربوط به زیست جامعه‌ی انسانی مجال طرح می‌یابند. ما وظیفه داریم در دانشگاه‌ها و مراکز علمی، مسائل ملی خود را بازشناسی کنیم و بکوشیم با دانش جهانی علوم انسانی، پاسخی درخور و متناسب با زیست‌بوم فکری، تاریخی و فرهنگ ملی خود بیابیم.
چه خوب می‌شد محصول دانشگاه‌های ما در خدمت فربه‌سازی سرمایه‌های ملی قرار می‌گرفت، هر محصول دیگری آب به آسیاب دیگران ریختن است. شما بگویید چه فایده‌ای دارد با هزینه‌‌کرد سرمایه‌های ملی، عناصر ضد ملی یا خنثی تربیت کنیم؟! فرصت‌هایمان بسیار بسیار اندک و گذراست، به قول حضرت مولانا:
 
خوش برانیم سویِ بیشه‌ی شیرانِ سیاه
شیرگیرانه ز شیرانِ سیه نگریزیم
درِ زندانِ جهان را به شجاعت بِکَنیم
شحنه‌‌ی عشق چو با ماست ز کی پرهیزیم
زنگیانِ شبِ غم را همه سر برداریم
زنگ و رومی چه بود، چون به وغا بستیزیم
 
ابراهیم خدایار 
۴ تیر ۱۴۰۴
  • گروه خبری : عمومی و اداری,مدیریت روابط عمومی و ارتباطات
  • news code : 2986